یکی از آدمهای جالبی که میشناسم پیش من و بچه ها اومده بود و داشتیم در مورد کار حرف میزدیم. وسط حرفهاش جمله ای رو گفت که برای هممون عجیب بود و مارو به فکر فرو برد.

چون به کمال رسیم نقصان پدید آید.

برای خودم عجیب بود که چطور ممکنه این حالت پیش بیاد که نزدیک به رسیدن به کمال باشی و حرف از شکل گرفتن نقص بزنی.

میشه اینطور توضیح داد که ما وقتی حالت مطلوبی رو در نظر میگیریم و برای رسیدن بهش تلاش میکنیم وقتی به اون نقطه ی دلخواه نزدیک میشیم چیزی در ما بوجود میاد که مارو برای ادامه راه دلسرد تر میکنه. ممکنه تمرکزمون رو بگیره، یا شاید امیدمون یا . هرچی هست میشه گفت اگر برای بعدش برنامه نداشته باشیم حس خوبی نخواهد بود.

این حالت رو وقتی کتابی رو تموم میکردم باهاش مواجه میشدم. وقتی بعد از یکی دوهفته یه کتاب رو تموم میکردم بعدش حسی از خلا و معلق بودن رو تجربه میکنم. یا وقتی که یه کار طولانی رو برای مدتی انجام میدادم و تمومش میکردم. مثلا مقاله ای رو با تمام سختی هاش مینوشتم و بعد تحویل میدادم. البته که حس سرخوشی هم بود اما بعدش . قطعا خوب نبود.

یا مثلا وقتی بعد از سال های مدرسه رفتن از خدا میخوایم که یروز از بند این زندان اجباری راحت بشیم و وقتی راحت میشیم . اینو کسایی میفهمند که برای مدت زیادی بیکار میمونن.

ما قبل از اتمام کار باید بفکر بعدش باشیم. این یه قانون نیست که بگم حتما اینطوریه زندگی به سادگی 2+2 گفتن و حساب کردن نیست. اما این یکی از گزاره هایی که لازمه بهش در کنار بسیار حالت های دیگه فکر کنیم.

وقتی کتاب 460 صفحه ای رو تموم کردم حس خیلی بهتری داشتم وقتی میدونستم بعدش قراره چکار کنم و چه کتابی رو بخونم. کوهنوردی رو تصور کنیم که به اولین قله کوه میرسه و بعدش ندونه مرحله ی بعدی چیه؟ خنده داره. من اگه باشم بهش میگم چرا رفتی تا اونجا وقتی نمیدونی بعدش میخوای چکار کنی.

مورد سخت بعد از این مرحله انتخابه و این هم یه گزارست که این اواخر بهش بیشتر اعتقاد پیدا کردم. انتخاب یه راه اشتباه بهتر از انتخاب نکردنه. ادوارد دبونو وقتی داشت بازی فکری خاص خودش رو توی کتابش «روش های سریع فکر کردن» یاد میداد این حرف رو زد که ما وقتی توی بازی حرکت اشتباهی در مقابل حریف میزنیم در واقعا دو تا هدف رو زدیم. اول این که در صورت فهمش میدونیم که این حرکت یه حرکت اشتباهه و دوم واکنش رقیب رو میبینیم و میتونیم بفهمیم در مقابل یه حرکت اشتباه چه واکنشی باید نشون بدیم و چه نتیجه ای داره.

وقتی نزدیک به انتهای کاری بودیم چی میتونه بهتر از این باشه که انتخاب بعدیمون رو بدونیم.

اما چرا این مهمه؟

به قول این دوست عزیزمون و آقای شعبانعلی عزیز آدمها س ندارد. در هر لحظه یا درحال سعودن یا در حال سقوط. اگر احساس س کردیم بدونیم که درگیر سقوطی هستیم که خودمون متوجهش نیستیم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مجموعه تخصصی آموزک بیز علیرضا امامی نوروز 1398 جدیدمارکت طراحی سایت وبلاگ آموزش مجازی پایه ی پنجم beauty Whitney Cheryl علی حمیدی